به وبلاگ داستان قشنگ درموردجن خوش آمديد

عضويت در وبلاگ
منوي اصلي
صفحه نخست
پست الکترونيک
آرشيو مطالب
فهرست مطالب وبلاگ
پروفایل
موضوعات
اضافات

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 3
بازدید ماه : 47
بازدید کل : 24746
تعداد مطالب : 33
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


آخرین مطالب
طراح قالب

Template By: NazTarin.Com

تبلیغات

آموزش احضار روح
آموزش احضار روح

با سلام خدمت شما دوستان عزیزی که به علم روحی و زندگی پس از مرگ علاقمند هستید امروز می خواهم روش دیگری برای ارتباط با ارواح به شما دوستان آموزش دهم امید وارم با این روش بتوانید با ارواح ارتباط برقرار کنید به گفته اکثر روح شناسان ارتباط با ارواح راحت تر است تا ارتباط با افراد زنده.

وسایل مورد نیاز در این روش عبارتند از:آِینه یا شیشه (حدالامکان آینه) در اندازه 40 در 40 - حروف الفبای نوشته شده بر روی کاغذهای کوچک - اعداد 0 تا 9 نوشته شده برروی کاغذ های کوچک - نوشتن چهارکلمه بله. خیر. سلام.خداحافظ.برروی کاغذ های کوچک - یک استکان سبک یا تشتک یا لیوان یا ....

حداقل باید حاضرین در جلسه 3 نفر باشند که برای تسریع در کارتان از یک خانم 17 یا 18 ساله با رنگ پوست تیره (سبزه) استفاده کنید. بیشتر بودن افراد حاضر در جلسه موردی ندارد.

بهترین زمان برای این کار پنجشنبه وبدترین زمان جمعه و شنبه است.

این کار را شبها و در اتاق تاریک انجام دهید ابتدا حدود دودقیقه در سکوت کامل فقط به روح فکر کنید سپس با خواندن فاتحه کار خود را آغاز کنید بعد از خواندن فاتحه یکی از انگشتان خود را به آرامی بطوریکه فقط استکان را لمس کنید برروی استکان بگذارید و شخصی این سوال را تا زمان حرکت استکان بطور متوالی به فاصله ده ثانیه بپرسد که آیا در این مکان روحی وجود دارد؟ این سوال حتی ممکن است ده بارپرسیده شود تا استکان به حرکت آید اگر ارواح مایل به ارتباط با شما باشند که همواره دارند شما در کمال تعجب خواهید دید که استکان بدون اینکه شما نیرویی به آن وارد کنید به حرکت در آمده و به سمت بله می رود پس از سلام دادن سوالات خود را بپرسید در صورت امکان به آن جواب می دهند چون برای سوالات در مورد آن دنیا محدودند .

خنده یا حرف زدن هنگام احضار مهم نیست فقط روح حاضر را مسخره یا اذیت نکنید.

نظر فراموش نشه!

[+] نوشته شده توسط محمد در 13 بهمن 1391برچسب:, در ساعت 1:37 | |
عکس جدید از جن و ارواح

عکس جدید از جن و ارواح

نظر فراموش نشه!

[+] نوشته شده توسط محمد در 13 بهمن 1391برچسب:, در ساعت 1:37 | |
این قطار به جایی نمی رود
این قطار به جایی نمی رود

دیوید جکسن رئیس پلیس ایالت یوتا مردی وظیفه شناس و پدری مهربان بود . او سالها پیش همسر خود را از دست داده بود و تنها همدم او پسرش تامز بود .  تامز دوست داشت مثل پدرش یک پلیس بشود ولی نامزدش لوری با اینکار مخالف بود . انروز لوری و تامز به خانه پدر امده بودن تا به کمک او بتوانند مشکلشان را حل کنند . دیوید با صبوری به حرف انها گوش داد و سپس برای اینکه روز تعطیلشان خراب نشود به انها پیشنهاد کرد به یک سینما بروند او میخواست ان دو را کمی ارام کند و سپس در یک زمان مناسب با انها حرف بزند . ایستگاه مترو دقیقا جلوی خانه انها بود و انها تصمیم گرفتن با مترو بروند . انها انقدر مشغول صحبت بودن که اصلا متوجه نشدن کی وارد کوپه قطار شدن . قطار با سرعت زیادی حرکت میکرد و این کمی غیره طبیعی به نظر میرسید .در ان بعدظهر تعطیل باید قطار شلوغ باشد ولی اینگونه نبود انگار انها تنها سرنشینان ان قطار بودن . البته یکنفر هم چند ردیف جلوتر از انها نشسته بود . حس پلیسی دیوید به ان میگفت که باید خبری باشد . تامز و لوری هم همین احساس را داشتند . تامز به پدرش گفت فکر میکنم قطار را اشتباه سوار شده ایم و در همان لحظه رو کرد به طرف تنها مسافر قطار ببخشید اقا این قطار کجا


میرود.؟ ان مرد چهره رنگ پریده ای داشت و قیافه اش بیشتر به رهبر یک اکستر شبیه بود همانطور که داشت واگن را ترک میکرد به انها گفت این قطار به جایی نمی رود . لوری از ترس گریه میکرد . هنگامی که دیوید به طرف واگنی که مرد رفته بود دوید هیچ نشانی از او نبود تمام واگن های دیگر خالی بود از ان بدتر هیچ مسئولی و راننده ای در قطار نبود . دیوید نزد بچه ها برگشت سرعت قطار هر لحظه بیشتر میشد . دیوید احساس کرد نیروئی عجیبی انها را احاطه کرده . لوری از حال رفته بود تامز گفت حالا چکار کنیم پدر..دیوید او را دلداری داد..نترس پسرم مطمعن باش که اتفاقی نمی افتد..در همین هنگام سرعت قطار کمتر شد و بعد از چند لحظه کاملا ایستاد . انها به سرعت از قطار پیاده شدن اینجا همان جائی بود که سوار قطار مترو شده بودن جلوی خانه اشان . دیوید جکسون و پسر و عروسش بسیار متعجب بودند و خدا را شکر کردند که از این حادثه جان سالم بدر بردند. انها بطرف خانه رفتن . هنگامیکه میخواستن وارد خانه بشوند بوی شدید گاز از خانه خانم اوستر به مشامشان خورد . خانم اوستر بیوه زنی بود که همسایه دیوار به دیوارشان بود . دیوید چندبار او را صدا زد اما هیچ صدائی نشنید . انها مجبور شدند در را بشکنند . هنگامیکه وارد خانه شدند خانم اوستر بیهوش به روی مبل افتاده بود . تامز به سرعت شیر گاز را بست و پنجره ها را باز کرد . خانم اوستر پس از مدتی بهوش امد . او غذا را روی اجاق گذاشته بود و بخاطره اینکه سن بالایی داشت خوابش برده بود . لوری هنوز مضطرب بود و در اطاق قدم میزد . ناگهان صدای جیغ او دیوید و تامز را هراسان کرد . او با دست دیوار را نشان میداد به روی دیوار قاب عکسی بچشم میخورد . او همان مردی بود که در قطار دیده بودند . خانم اوستر گفت : او "الن" همسر من است حدود 29 سال پیش مرده

, همیشه به من میگفت تو تنها نمی مانی من همیشه مراقب تو هستم "

این مطلب را از مجله روح که در امریکا چاپ میشود برایتان نقل میکنم

نظر فراموش نشه!

[+] نوشته شده توسط محمد در 13 بهمن 1391برچسب:, در ساعت 1:37 | |
طرز تسخیر همزاد

برای تسخیر کردن همزاد بایستی اتاقی را انتخاب کنید که کاملا ساکت و آرام باشد و هیچ کسی ‏به آنجا رفت آمد

 نکند . اتاق را کاملا تمیز کرده و در صورت امکان محل را خوشبو کنید . ‏دیوارهای اتاق ( بخصوص دیوار طرف غربی

 و طرف قبله ) را کاملا تمیز کرده و در صورت ‏امکان، اتاق چند ساعتی باید آفتاب بخورد.‏

باید فرد دوش گرفته و کاملا لخت شده و یک لنگ به خود پیچیده و از بخورات خوشبو استفاده ‏نماید .

‏طریقه عمل به این صورت است که یک شمع ( یا چراغ ) روشن کرده و پشت سر خود می ‏گذارید ، به طوری که

سایه شما روی دیوار کاملا دیده شود. سپس به پیشانی سایه خود نگاه ‏میکنید. به مدت یک ساعت ( در بعضی

اشخاص ممکن است از یک ساعت بیشتر و یا کمتر ‏باشد).

‏پس از خیره شدن هر وقت که پلک زدید به بالای سر خود نگاه کنید. پس از مدتی یک نور یا ‏روشنایی به شکل دایره

 خواهید دید. این نور ممکن است تغییر رنگ داده و به رنگهای ‏مخطلفی درآید و گاهی محو شده و دوباره ظاهر می

 شود ، ولی شما باید به تمرین خود ادامه ‏داده به هیچ عنوان نباید به افکار پلید فکر کنید. ( فکر و نیتتان پاک باشد)‏


باید توجه داشته باشید که همزاد در قیافه اصلی خود ظاهر می شود و گاهی هم ترسناک ‏میباشد، به همین

 دلیل انجام این عمل برای کسانی که نمی توانند بر ترس و وحشت خود غلبه ‏کنند، به هیچ عنوان توصیه نمی

 شود.‏

‏(این عمل باید در اولین شب ماه قمری شروع شود تا باعث ضرر و زیان نشود )

[+] نوشته شده توسط محمد در جمعه 19 خرداد 1391برچسب:, در ساعت 6:41 | |
هتل رافلز

رافلزهتل رافلز یکی از قدیمی ترین هتل ها در کشور سنگاپور است . این هتل در سال 1897 بر روی زمینی که قبلا در

آن یک مدرسه شبانه روزی دختران ساخته شده بود, بنا شد. هتل رافلز در سال های میانی دهه 1980 بازسازی

 شد اما تا آن هنگام ده گزارش از سوی افراد مستقل ارایه شد که ادعا می کردند صدای یک دختر را که دارد یک

 شعر کودکستانی را می خواند از داخل این هتل شنیده اند. می گویند که این صدا متعلق به دختر بچه دانش

 آموزی است که سال ها قبل در این مدرسه شبانه روزی جان سپرد.

[+] نوشته شده توسط محمد در جمعه 19 خرداد 1391برچسب:, در ساعت 6:41 | |
کارهای موکل

کارها و مدت زمان همراهی موکل بستگی به وظیفه ای که بهش داده شده داره. گاهی ممکنه جنی مامور باشه

 فقط 24 ساعت مراقب جان یک نفر باشه یا اینکه مامور باشه نگذاره کسی براش سحر و اینجور چیزا بگیره و

ممکنه ماموریت خاصی نباشه و موکل فقط همراه و مراقب سلامتی کلی باشه. در هر کاری می شه از جن

همراه کمک گرفت. لازم نیست شما اونو ببینید. کافیه ازش چیزی بخواید و بین 1 تا 3 ساعت بعد معمولا انجام

می ده. گاهی فقط دیدن ناراحتی شما کافیه که کاری براتون انجام بده و لازم نیست حتی بهش بگید. موکل اگر

محدود نشده باشه ( توسط کسی که اسیر و قسم خورده ش کرده ) در زندگی انسان دخالت می کنه و اونو به

 سمتی که خودش مایل باشه می کشه. می تونه برای رسیدن به هدفهاتون کمکتون کنه و شرایط رو به نفع شما

 تغییر بده. خلاصه موجودی که می تونه نامرئی باشه، مسافتهای طولانی رو در کسری از ثانیه بره و برگرده، از

تمام علمهای دنیا آگاهی داره و روی ذهن و رفتار شما و دیگران تاثیر و تسلط داره، رو تصور کنید و ببینید چه

کارهایی می تونه انجام بده.

[+] نوشته شده توسط محمد در جمعه 19 خرداد 1391برچسب:, در ساعت 6:40 | |
دیدن جن

اگر مایل به دیدن جن و صحبت با او هستید در مكانی تاریك و ترسناك و خوف بیش از ده بار بگویید:

اَرفَع رافِع یا رَب

اگر جن را ندیدید وجودش را حس میكنید

[+] نوشته شده توسط محمد در جمعه 19 خرداد 1391برچسب:, در ساعت 6:40 | |
خانه آمی تی ویل

در اواسط دهه هفتاد میلادی خانه ای در ((آمی تی ویل )) در لانگ آیلند آمریکا تبدیل شد به مشهورترین خانه

تسخیر شده از سوی ارواح در این کشور شد. رولاند دی فو در سال 1974 شش عضو خانواده اش را در این خانه به

 قتل رساند. خانواده لوتز یک سال بعد از این اتفاق وحشتناک به این خانه نقل مکان کردند اما یک ماه بعد مجبور به

ترک آن شدند. اعضای خانواده لوتز مدعی شدند که در این خانه پدیده های ترسناک و عمجیبی را شاهد بودند و

به همین خاطر خانه را ترک کردند. از جمله پدیده هایی که آنها شاهدش بودند می توان به این موارد اشاره کرد :

جای پای اشباح , بوهای عجیب , ابرهای از توده حشرات در داخل اتاق ها شکستن هماهنگ و ناگهانی شیشه

 ها , جریان های هوای فوق العاده گرم یا سرد , ایجاد تغییر در شخصیت ساکنان خانه , معلق شدن اشیا درهوا و

بروز زخم های عجیب بر روی بدن ساکنان خانه.

[+] نوشته شده توسط محمد در جمعه 19 خرداد 1391برچسب:, در ساعت 6:40 | |
ارواح ساستون هال

گفته می شود که ارواح ملکه انگلستان مری اول و لیدی جین گری معروف به بانوی رنگ پریده خانه ساستون هال

 را که یک خانه قرن شانزدهمی در کمبریج شایر انگلستان است, به تسخیر خود درآورده اند. مری دختر هنری

هشتم و کاترین آراگون سال 1553 درگیر یک نبرد برای تصاحب تخت پادشاهی انگلستان شد. ادوارد ششم که در

 حال مرگ از بیماری سل بود , به ترغیب و تحریک دوک نورت امبرلند تصمیم گرفت که تاج و تخت پادشاهی اش را

به عروس خود لیدی جین گری که نوه دختری هنری هشتم نیز بود , بدهد . دوک تلاش کرد که مری را دستگیر و

به زندان بیندازد , اما مری شبانه گریخت و به خانه ساستون هال که متعلق به خانواده مردی به نام هادلستون بود

پناه آورد. مری صبح روز بعد در قالب بدلی یک زن شیرفروش گریخت . کمی بعد ماموران دوک از راه رسیدند و این

خانه را آتش زده و نابود کردند . مری بعدا آنچنانکه حقش نیز بود به عنوان ملکه انگلستان تاجگذاری کرد. به این

ترتین خکومت لیدی جین گری فقط نه روز به درازا انجامید و سپس جلاد سر وی را از بدنش جدا کرد. ملکه مری

بعدها به قصد تشکر از خانواده هادلستون , خانه ساستون هال را بازسازی کرد. گفته میشود روح مری در داخل

 این خانه و باغچه هایش به نرمی در خال پرواز است. همچنین ادعا شده که روح لیدی جین گری ,( ملقب به بانوی

 رنگ پریده) نیز هر از چندگاه در اتاق گوبلن همین خانه ظاهر می شود , جمایی که او سه تقه بر در می زند و

سپس در طول اتاق به پرواز در می آید. این اتاق به اتاق مری هم معروف شده چرا که می گویند مری یک شب در

اینجا خوابید . کسانی که شبی را در این خانه گذرانده اند از صداهای مرموز و آزاردهنده , ظهور اشباح و صدای

موجودی نامرئی که دارد با قفل و کلون خانه ور می رود , گزارش داده اند.

[+] نوشته شده توسط محمد در جمعه 19 خرداد 1391برچسب:, در ساعت 6:40 | |
هتل رافلز

رافلزهتل رافلز یکی از قدیمی ترین هتل ها در کشور سنگاپور است . این هتل در سال 1897 بر روی زمینی که قبلا در

آن یک مدرسه شبانه روزی دختران ساخته شده بود, بنا شد. هتل رافلز در سال های میانی دهه 1980 بازسازی

 شد اما تا آن هنگام ده گزارش از سوی افراد مستقل ارایه شد که ادعا می کردند صدای یک دختر را که دارد یک

 شعر کودکستانی را می خواند از داخل این هتل شنیده اند. می گویند که این صدا متعلق به دختر بچه دانش

 آموزی است که سال ها قبل در این مدرسه شبانه روزی جان سپرد.

[+] نوشته شده توسط محمد در جمعه 19 خرداد 1391برچسب:, در ساعت 6:39 | |
صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آرشيو
تير 1402
مرداد 1397
بهمن 1391
اسفند 1390
بهمن 1390
آمار
روز بخير كاربر مهمان!
آمار بازديدها:
افراد آنلاين:
تعداد بازديدها:

مدير سایت :
محمد
لينكستان
دانلود
ردیاب خودرو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان داستان قشنگ درموردجن و آدرس gjmgjm.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

وبلاگ دهی LoxBlog.Com


لينكدوني

حمل ماینر از چین به ایران
حمل از چین
پاسور طلا
الوقلیون

آرشيو پيوندهاي روزانه


CopyRight| 2009 , gjmgjm.LoxBlog.com , All Rights Reserved
Powered By Blogfa | Template By: LoxBlog.Com